عین..شین..قاف..من ...چی شدی..؟؟؟!!

عین..شین..قاف..من ...چی شدی..؟؟؟!!
خدا..!!!؟؟؟خیلی باهات حرف دارم...خدا من..!!عاشق شدم..!!؟ 
قالب وبلاگ

سلام...سلام..و سلام..

میخوام از یه روزه فوق العاده و بی نظیری  که با مسعود داشتم بگم..!!

من و مسعود 11/4/90 رو باهم بودیم...وای که چه روزه عالی بود..بهترین روز زندگیم....

نمیدونید که چقدر همیشه آرزوی اینطور بودنو داشتم باهاش...

بهش گفتم میام تو وبم میام این روزو مینویسم ...گفت نه..!!گفتم آره مسعود جان...

من مینویسمش که هیچ وقت خدای نکرده یادم نره این روزو با همه چیزاش..!!با همه خنده و گریه اش

با همه..................................!!!؟؟؟

بهم گفت میدونستی همه زندگیمی...!!!؟وقتی دید من دارم فقط نگاهش میکنم گفت نمیدونستی..نه..؟؟

بغلش کردم و بوسیدمش....اشک تو چشام جمع شده بود اما نزاشتم که بریزه...هرچند یه چند دفعه ای

با اینکه مسعود تهدیدم کرده بود که اگه اشکم بریزه دیگه هیچی ولی بازم ریخت..!!

بهم گفت که چقدر دوستش دارم..؟؟؟گفتم خیلی..!!!گفت چقدره.؟؟؟گفتم قدر بزرگی خدا..!!!

ار اون لبخندایه خوشگل که عاشقش بودم بهم زد و بغلم کرد..

باورتون نمیشه که چقدر احساساتی...من فکر میکردم من فقط اینقدر احساساتیم...اما نگو که مسعود از

منم احساساتی تره...باورتون میشه الان که دارم مینویسم اشگ تو چشام جمع شده..!!؟؟

بهم گفت خانم اکبری..؟؟و منم گفتم بله آقای هاشمی.؟؟

و نمیدونی که چقدر از طرز گفتنش خوشم اومد...بهم گفت چرا تو وبت نوشته بودی من هی نگات میکنمو

اینا..؟؟؟گفتم مگه دروغ گفتم..؟؟؟؟مسعود جان همه کلاس فهمیده بودن...حتی یکی از دوستام که از اول

راهنمایی که باهاش دوستم

اومد بهم گفت که مسعود چرا اینطوری تورو نگاه میکنه و مثلا برام غیرتی شده بود...!:دی:دی

بعد مگه قبول میکرد مه اینطوری بوده..؟؟؟میگفت من تا اوکی نبینم از طرف نگاش نمیکنم و اینا..!!!

گفتم باهشه باهشه دوست داری..!!!

من اصلا حواسم به تو نبود داشتم جزوه مینوشتم و همشم نازی بهم میگفت مسعودو ببین که چشش

 تور گرفته و هییییی اون بدجنسم یه تیکه مینداخت بهم....

آخرشم که کم آورده بود گفت خوب داشتم آبجی مو نگاه میکردم..!!گفتم آبجیت صاحب داره شما نمیخواد

که نگاش کنی..؟؟!!

حالا مگه کم میاورد..!!!

باز گفت خوب داشتم نگاش میکردم کسی تو کلاس نگاش

نکنه و مواظبش بودم..!! راستی تموم اون روز رو با اهنگ پورتوریکو 25 باند گذرونیمو اون اهنگ شده برام

خاطره ناب...هرروز گوشش میدمو اون خاطراتو مرور میکنمو یه لبخند میزنم به خودمومیگم ایشالله

درست میشه...بهت قول داده..!!!قول داده تموم سعی شو بکنه..بایدبه خدا توکل کنمو امیدوار باشم..

مثله همیشه..!!مثل هر روزه زندگیم...

خلاصه اونروز بینظیر داشت تموم میشدو و منم که نمیخواستم تموم بشه ولی خوب همه چیز یه روز تموم

میشه حتی عمر ادما..اما الهی که عمر ادما به خوبی و خوشی سپری بشه با کمترین ناراحتی..

خدای من ازت واقعا ممنونم..ازت واقعا سپاسگذارم بخاطر همه چیزی که بهم دادی...

بخاطر همین روزا..بخاطر مسعود...و خیلی چیزای دیگه...

هیچ وقت تنهام نزاشتی و همیشه هرجا کم اوردم دستمو گرفتی و از زمین بلندم کردی...

خدایا شکرت...خدایا شکرت..خدایا شکرت..خدایا شکرت...........................................

دیگه خیلی احساساتی شدم که از بس اشکام تو چشام جمع شده که نمیتونم دیگه کیبوردو ببینم..

دوستتون دارم...میبوسمتون...فعلا....

 

 



نظرات شما عزیزان:

زینب صفری
ساعت3:08---15 تير 1390
من 18 سالمه ولی
ثـــروتــــمـــنــــدم
دست به کار شو تا تو هم مثل من بشی...
پیش به سوی موفقیت


زینب صفری
ساعت3:08---15 تير 1390
من 18 سالمه ولی
ثـــروتــــمـــنــــدم
دست به کار شو تا تو هم مثل من بشی...
پیش به سوی موفقیت


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ 1:29 ] [ مریمی ] [ ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

فقط به حرف دلم گوش کن..!!!!؟؟؟
نويسندگان
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 239
بازدید کل : 2693
تعداد مطالب : 25
تعداد نظرات : 35
تعداد آنلاین : 1




فروش بک لینکطراحی سایت

جدیدترین قالبهای بلاگفا


جدیدترین کدهای موزیک برای وبلاگ